کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاخه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
branchial arch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه شاخه ای
-
disbranched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفکیک شده، بی شاخه کردن، عاری از شاخه کردن
-
disbranch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا کردن، بی شاخه کردن، عاری از شاخه کردن
-
disbranching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن، بی شاخه کردن، عاری از شاخه کردن
-
twigs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه ها، ترکه، شاخه کوچک، دیدن
-
twig
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه، ترکه، شاخه کوچک، دیدن
-
branch line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه خط، خط فرعی، شاخه
-
ramify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رامیت کردن، منشعب شدن، منشعب کردن، شاخهشاخه شدن، شاخه دادن، شاخه بستن
-
bifurcation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی اختیاری، شاخه، تقسیم بدو شاخه، شکاف گاه
-
bifurcations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی اختیاری ها، شاخه، تقسیم بدو شاخه، شکاف گاه
-
boughs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه ها، تنه درخت، شاخه، ترکه، شانه حیوان
-
furcate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرشته، منشعب شدن، از هم شکافته شدن، چنگالی، از هم شکافته، شاخه شاخه
-
ramifies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفع می شود، منشعب شدن، منشعب کردن، شاخهشاخه شدن، شاخه دادن، شاخه بستن
-
branchling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه
-
branchiness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه