کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاخهبُری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شاخه
دیکشنری فارسی به عربی
جناح , حبوب , رافد , طرف , غصن , فرع , کرنب صغير
-
بري
دیکشنری عربی به فارسی
بخشيدن (گناه) , امرزيدن , عفو کردن , کسي را از گناه بري کردن , اعلا م بي تقصيري کردن , بري الذمه کردن , کسي را ازانجام تعهدي معاف ساختن , پاک کردن , مبرا کردن , تبرءه کردن , روسفيد کردن , برطرف کردن , اداکردن , از عهده برامدن , انجام وظيفه کردن , پرد...
-
شاخه شاخه شدن
دیکشنری فارسی به عربی
فرع
-
دو شاخه
دیکشنری فارسی به عربی
سدادة
-
شاخه دراوردن
دیکشنری فارسی به عربی
فرع
-
رویش شاخه
دیکشنری فارسی به عربی
نبتة
-
شاخه کوچک
دیکشنری فارسی به عربی
غصين
-
ارنب بري
دیکشنری عربی به فارسی
خرگوش , خرگوش صحرايي , گوشت خرگوش , مسافر بي بليط , بستوه اوردن , رم دادن
-
نرجس بري
دیکشنری عربی به فارسی
نرگس زرد
-
ياس بري
دیکشنری عربی به فارسی
راج , درخت راج , خاص
-
هوش بری
دیکشنری فارسی به عربی
تخدير
-
گوش بری
دیکشنری فارسی به عربی
سمک القرش
-
ارث بری
دیکشنری فارسی به عربی
حصة
-
پیغام بری
دیکشنری فارسی به عربی
مهمة
-
میراث بری
دیکشنری فارسی به عربی
ميراث