کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیاهرگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیاهرگ
دیکشنری فارسی به عربی
عرق
-
واژههای مشابه
-
موجود در سیاهرگ یا ورید
دیکشنری فارسی به عربی
وريدي
-
جستوجو در متن
-
hepatic portal vein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیاهرگ باب کبدی
-
وريدي
دیکشنری عربی به فارسی
موجود در سياهرگ يا وريد , داخل وريدي
-
veins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رگه ها، ورید، رگه، سیاهرگ، حالت، روش، تمایل
-
portals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پورتال ها، دروازه، مدخل، باب، ایوان، سر در، سیاهرگ باب کبد
-
IV
دیکشنری انگلیسی به فارسی
IV، داخل وریدی، درون وریدی، موجود در سیاهرگ یا ورید
-
vein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رگ، ورید، رگه، سیاهرگ، حالت، روش، تمایل، رگ دار کردن، رگه دار شدن
-
عرق
دیکشنری عربی به فارسی
راه ابي( ) , رگه معدن , سنگ طلا , هرچيزشبيه راه ابي , عرق بدن , کارسخت , عرق ريزي , خوي , عرق کردن , عرق , مشقت کشيدن , وريد , سياهرگ , رگه , حالت , تمايل , روش , رگ دار کردن , رگه دار شدن