کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سِفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سفت
دیکشنری فارسی به عربی
بشدة , خرسانة , زمن , سميک , شخص , شدة , صلب , صوم , عنيد , غير مرن , قاسي , مادة مقلصة , مقرن , منشد جدا
-
سفت شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اربط , سد
-
سفت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خرسانة , سد , شخص , شرکة , صلب , مازق , نغمة
-
سفت کشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
اجهاد
-
پارچه نخی سفت بافت
دیکشنری فارسی به عربی
سباق القوارب
-
چیز سفت یا غلنبه
دیکشنری فارسی به عربی
عقدة
-
سفت و محکم
دیکشنری فارسی به عربی
متصلب
-
جستوجو در متن
-
stiffening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفت شدن، سفت کردن، سفت وسخت کردن، شق کردن
-
stiffen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفت و سخت، سفت کردن، سفت وسخت کردن، شق کردن
-
stiffened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفت و سخت، سفت کردن، سفت وسخت کردن، شق کردن
-
toughened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سختگیرانه، سفت شدن، مثل پی شدن، سفت کردن
-
toughening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت تر، سفت شدن، مثل پی شدن، سفت کردن
-
hardboiled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hardboiled، سخت جوشیده، زیاد سفت شده، سفت پز، سرسخت وخشن، سفت
-
tightening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفت كردن، سفت شدن، سفت کردن، تنگ کردن، محکم کردن، بستن، فشردن، کیپ کردن