کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سواحل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
caunos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سواحل
-
croplands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سواحل
-
west coast hemlock
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سواحل غربی
-
beaching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سواحل، بگل نشستن
-
riverine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رودخانه، سواحل رودخانه، رودخانهای، رودمانند
-
terrapins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترپرایز، لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
-
terrapin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
terrapin، لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
-
finback
دیکشنری انگلیسی به فارسی
finback، بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
-
finbacks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
finbacks، بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
-
minorca
دیکشنری انگلیسی به فارسی
minorca، مرغ خانگی سواحل مدیترانه، جزیره مینورکا در مدیترانه
-
beaches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سواحل، ساحل، کنار دریا، شن زار، رنگ شنی، بگل نشستن
-
retinues
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سواحل، همراهان، حشم، حشمت، ملتزمین، نگهداری، حفظ، خدم وحشم
-
swathes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سواحل، نوار، راه باریک، پیچیدگی، ردیف باریک، اثر ماشین چمن زنی، فتق بند، پیچیدن، قنداق کردن