کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سنگین حرکت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عروة
-
کارد بزرگ و سنگین
دیکشنری فارسی به عربی
منجل
-
سنگین وبی روح
دیکشنری فارسی به عربی
عائق
-
ادم دست سنگین
دیکشنری فارسی به عربی
متخاذل
-
کج و سنگین راه رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
تمايل
-
ترکیب روغنی سنگین بفرمول 3(2 )ص 3ح5
دیکشنری فارسی به عربی
نتروجليسرين
-
جستوجو در متن
-
heavy-footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگین فواید، پاسنگین، اهسته و سنگین در حرکت، دل سنگین، عاری از خیال
-
overtaxing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
overtaxing، مالیات سنگین بستن بر، بار سنگین نهادن بر
-
weights
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزن، سنگینی، نزن، سنگ وزنه، چیز سنگین، سنگین کردن، بار کردن
-
loggy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهنی، سنگین، سنگین در فکر وحرکت، بطی ء، کند
-
وزن
دیکشنری عربی به فارسی
نزن , سنگيني , سنگ وزنه , چيز سنگين , سنگين کردن , بار کردن
-
thumping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، سنگین حرکت کردن، سنگینافتادن، با چیز پهن و سنگین زدن
-
weight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وزن، سنگینی، نزن، سنگ وزنه، چیز سنگین، سنگین کردن، بار کردن
-
laden
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لندن، مملو، پر، سنگین، سنگین بار، بارگیری شده
-
overtax
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتهام، مالیات سنگین بستن بر، بار سنگین نهادن بر