کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سقوط کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سقوط کردن
دیکشنری فارسی به عربی
رکود
-
واژههای مشابه
-
مسیر سقوط
دیکشنری فارسی به عربی
تزلج
-
سقوط سنگین
دیکشنری فارسی به عربی
هبوط
-
دچار سقوط واضمحلا ل شدن
دیکشنری فارسی به عربی
انهيار
-
جستوجو در متن
-
collapsing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، فرو ریختن، غش کردن، سقوط کردن، دچار سقوط و اضمحلال شدن
-
collapsed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کرد، فرو ریختن، غش کردن، سقوط کردن، دچار سقوط و اضمحلال شدن
-
crashed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کرد، سقوط کردن، درهم شکستن، ریز ریز شدن، ناخوانده وارد شدن، تصادم کردن، خرد کردن
-
collapse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط - فروپاشی، سقوط، فروریختگی، فروکش، اوار، فرو ریختن، غش کردن، سقوط کردن، دچار سقوط و اضمحلال شدن
-
crash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصادف در، سقوط، تصادم، سقوط کردن هواپیما، صدای بلند یا ناگهانی، سر و صدا، سقوط کردن، درهم شکستن، ریز ریز شدن، ناخوانده وارد شدن، تصادم کردن، خرد کردن
-
sag down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کردن
-
fall apart
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کردن
-
amortising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، بدیگری واگذار کردن، بی حس کردن، کشتن، مستهلک کردن، وقف کردن
-
amortises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، بدیگری واگذار کردن، بی حس کردن، کشتن، مستهلک کردن، وقف کردن