کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سفیر
دیکشنری فارسی به عربی
سفير
-
واژههای مشابه
-
سفير
دیکشنری عربی به فارسی
سفير , ايلچي , پيک , مامور رسمي يک دولت
-
استوارنامه سفیر
دیکشنری فارسی به عربی
أورق الإعتماد
-
سفیر سیار (اكرودتیه)
دیکشنری فارسی به عربی
السفي المتنقل
-
سفیر مختار (تام الاختیار)
دیکشنری فارسی به عربی
السفير المفوض
-
كاهش سطح نمایندگى سیاسى (مثلا از سفیر به كاردار)
دیکشنری فارسی به عربی
خفض التمثيل الدبلوماسي
-
جستوجو در متن
-
ambassadress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیر، سفیر زن، همسر سفیر
-
embassador
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیر، ایلچی، سفیر کبیر
-
ambassage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیر
-
ambassadeur
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیر
-
safebreaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیر سازی
-
ambassadorially
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیر
-
ambassiate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیر