کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سفیدپوست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
whitetip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیدپوست
-
whitecapper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیدپوست
-
whiteveins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیدپوست
-
whitetop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیدپوست
-
white-footed mouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موش سفیدپوست
-
greenhouse whitefly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیدپوست گلخانه ای
-
white-alder family
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانواده سفیدپوست
-
whiteboy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسر سفیدپوست
-
white-faced hornet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هورنت سفیدپوست
-
blanches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن، رنگ پریده کردن، سفیدکردن، سفیدپوست کردن، رنگ چیزی را بردن، سفید شدن، رنگ پریده یا سفید شدن
-
blanching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلانچینگ، رنگ پریده کردن، سفیدکردن، سفیدپوست کردن، رنگ چیزی را بردن، سفید شدن، رنگ پریده یا سفید شدن
-
blanched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفاف، رنگ پریده کردن، سفیدکردن، سفیدپوست کردن، رنگ چیزی را بردن، سفید شدن، رنگ پریده یا سفید شدن
-
blanch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلانچ، رنگ پریده کردن، سفیدکردن، سفیدپوست کردن، رنگ چیزی را بردن، سفید شدن، رنگ پریده یا سفید شدن