کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرند
دیکشنری فارسی به عربی
قيثارة , لغز
-
جستوجو در متن
-
bolt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچ، توپ پارچه، سرند، از جا جستن، پیچاندن
-
bolter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بولت، غربال، الک، اسب چموش، فراری، فرار، سرند
-
harps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هارپ ها، چنگ، غربال، الک، سرند، چنگ زدن، بصدا در اوردن، ترغیب کردن
-
bolters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متشکرم، غربال، الک، اسب چموش، فراری، فرار، سرند
-
bolts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچ و مهره، پیچ، توپ پارچه، سرند، از جا جستن، پیچاندن
-
harp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساز چنگ، چنگ، غربال، الک، سرند، چنگ زدن، بصدا در اوردن، ترغیب کردن
-
قيثارة
دیکشنری عربی به فارسی
عود شش سيمه , گيتار , گيتار زدن , چنگ (الت موسيقي) , چنگ زدن , بصدا در اوردن , ترغيب کردن , غربال , الک , سرند
-
chaffers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
chaffers، داد و ستد، سرند، غربال، ادم شوخ و خوش مشرب، چانه، مبادله کردن، چانه زدن، وراجی کردن
-
chaffer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
chaffer، داد و ستد، سرند، غربال، ادم شوخ و خوش مشرب، چانه، مبادله کردن، چانه زدن، وراجی کردن
-
screens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفحه نمایش، غربال، پرده، سرند، پرده سینما، صفحه تلویزیون، تور سیمی، سپر، خمار، دیوار، تخته حفاظ، پنجره توری دار، روی پرده افکندن، الک کردن، تور سیمی نصب کردن
-
لغز
دیکشنری عربی به فارسی
معما , چيستان , لغز , رمز , بيان مبهم , راز , سر , صنعت , هنر , حرفه , پيشه , گيچ کردن , اشفته کردن , متحير شدن , جدول معما , سوراخ سوراخ کردن , غربال کردن , سرند , گيج و سردر گم کردن , تفسيريا بيان کردن
-
screen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفحه نمایش، غربال، پرده، سرند، پرده سینما، صفحه تلویزیون، تور سیمی، سپر، خمار، دیوار، تخته حفاظ، پنجره توری دار، روی پرده افکندن، الک کردن، تور سیمی نصب کردن