کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سردی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سردی
دیکشنری فارسی به عربی
برودة جنسية , ثلج
-
واژههای مشابه
-
خون سردی
دیکشنری فارسی به عربی
لامبالات
-
کدن یخها (این اصطلاح به معنی رفع سوء تفاهمها و برقراری رابطه گرم پس از سردی روابط نیز به کار می رود
دیکشنری فارسی به عربی
إذابَة الجَليدِ
-
جستوجو در متن
-
aloofness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظمی، سردی
-
sang-froid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آواز خواندن، خون سردی
-
coolnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنکی، خون سردی
-
unflappability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
unflappability، خون سردی
-
sangfroid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sangfroid، خون سردی
-
iciness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخ زدگی، سردی، حالت یخی
-
disregards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی توجهی، سردی، نادیده گرفتن، اعتنآء نکردن
-
indifference
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی تفاوتی، سهل انگاری، بی علاقگی، لاقیدی، سردی
-
frigidity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرماخوردگی، سردی، انجماد، کمی تمایل در قوای جنسی
-
برودة جنسية
دیکشنری عربی به فارسی
سردي , انجماد , کمي تمايل در قواي جنسي