کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سرخ کردن (روی اتش)
دیکشنری فارسی به عربی
شواء
-
گوشت سرخ کرده
دیکشنری فارسی به عربی
صغار السمک
-
درخت تو سرخ
دیکشنری فارسی به عربی
فاکهة الکريب
-
میوه تو سرخ
دیکشنری فارسی به عربی
فاکهة الکريب
-
خمرهاى سرخ (كامبوج)
دیکشنری فارسی به عربی
الخمير الحمر
-
ساندویچ گوشت گاو سرخ کرده
دیکشنری فارسی به عربی
هامبرغر
-
ادم سفید مو و چشم سرخ
دیکشنری فارسی به عربی
ابرص
-
قطعه زمین اختصاصی (برای سرخ پوستان یامدرسه و غیره)
دیکشنری فارسی به عربی
حجز
-
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
دیکشنری فارسی به عربی
فطيرة
-
جستوجو در متن
-
fryer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن، ماهی تابه، سرخ کننده، سرخ کننده چیزهای سرخ کردنی
-
saute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوت، سرخ کردن، در روغن سرخ کرده
-
fried
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ شده در روغن، سرخ کرده
-
fryers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فريرس، ماهی تابه، سرخ کننده، سرخ کننده چیزهای سرخ کردنی
-
robins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رابین، سینه سرخ، پرنده سینه سرخ، سینه سرخ اروپاپی و امریکایی
-
robin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رابین، سینه سرخ، پرنده سینه سرخ، سینه سرخ اروپاپی و امریکایی