کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرحد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرحد
دیکشنری فارسی به عربی
حدود , عتبة
-
جستوجو در متن
-
عتبة
دیکشنری عربی به فارسی
استانه , سرحد
-
borderlines
دیکشنری انگلیسی به فارسی
borderlines، سرحد
-
boundary line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط مرزی، سرحد
-
parting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا شدن، فراق، سرحد موی سر
-
bourne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بورن، سرحد، مرز، هدف، قلمرو
-
bournes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بورن ها، سرحد، مرز، هدف، قلمرو
-
partings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخشی، فراق، سرحد موی سر
-
demarcation line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط جداسازی، سرحد، خط فاصل
-
boundaries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرزها، مرز، سرحد، کرانه، خط سرحدی
-
hairlines
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطوط مو، سرحد موی سر وپیشانی
-
hairline
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موی سر، سرحد موی سر وپیشانی
-
frontier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرز، سرحد، خط فاصل، صف جلو لشکر، خط سرحدی
-
border
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرز، حاشیه، سرحد، لبه، خط مرزی، کناره، حد، سامان، خط سرحدی، حاشیه گذاشتن، محدود کردن، لبه گذاشتن، سجاف کردن، مجاور بودن