کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سختنور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نور
دیکشنری عربی به فارسی
روشن فکرکردن , روشن کردن , تعليم دادن
-
نور
دیکشنری فارسی به عربی
ضوء , مجد
-
سخت
دیکشنری فارسی به عربی
اصرار , بشدة , ثقيل , جدي , حاد , خانق , دبق , زمن , صارم , صخري , صعب , صلب , عنيد , عنيف , قاسي , قبر , قرحة , قوي , لا يقاوم , لا يقهر , لايطاق , متانق , متجهم , متصلب , مرض , مزعج , مزمن , مقرن , هائل
-
نور الشمس
دیکشنری عربی به فارسی
نور خورشيد , تابش افتاب , انعکاس نور خورشيد
-
نور افتاب
دیکشنری فارسی به عربی
شروق الشمس
-
نور ضعیف
دیکشنری فارسی به عربی
وميض
-
نور دادن
دیکشنری فارسی به عربی
وميض
-
نور کم
دیکشنری فارسی به عربی
وميض
-
نور خورشید
دیکشنری فارسی به عربی
نور الشمس
-
حلقه نور
دیکشنری فارسی به عربی
هالة
-
بی نور
دیکشنری فارسی به عربی
وتد
-
کم نور
دیکشنری فارسی به عربی
اغماء , خافت
-
نور مهتاب
دیکشنری فارسی به عربی
ضوء القمر
-
نور افکن
دیکشنری فارسی به عربی
ضوء کاشف
-
درد سخت
دیکشنری فارسی به عربی
اجهاد , مقص