کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سختگیر و چشم تنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چشم تنگ
دیکشنری فارسی به عربی
بخيل
-
بخيل
دیکشنری عربی به فارسی
چشم تنگ , خسيس , خسيسانه , گران کيسه , تنک چشم , لليم , ناشي از خست
-
miserly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدبختی، خسیس، چشم تنگ
-
penurious
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناقص، فقیر، تنگ چشم، خسیس، بی قوت
-
niggards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نجارها، ادم خسیس، ادم تنگ چشم، لئيم
-
niggard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نجیب زاده، ادم خسیس، ادم تنگ چشم، لئيم
-
niggardly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظیر، خسیسانه، خسیس، چشم تنگ، ضیق
-
surcingles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
surcingles، تنگ ورشو، چرم زیر تنگ، تنگ اسب، کمر بند اسقفان و کشیشان
-
surcingle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگردان، تنگ ورشو، چرم زیر تنگ، تنگ اسب، کمر بند اسقفان و کشیشان
-
flagons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوهنوردی، تنگ، تنگ دستهدار و لولهدار، قرابه
-
flagon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم، تنگ، تنگ دستهدار و لولهدار، قرابه
-
ravine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دره، دره تنگ و عمیق، سره، مسیل، ابکند، دارای دره تنگ کردن
-
girths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابعاد، بست آهنی و چرمی، قطر شکم، تنگ اسب، بست، تنگ بستن، محکم کردن، با تنگ بستن، دور گرفتن
-
girth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکم، بست آهنی و چرمی، ابعاد، قطر شکم، تنگ اسب، بست، تنگ بستن، محکم کردن، با تنگ بستن، دور گرفتن
-
cruets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت و پرت، تنگ کوچک