کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستیزه گر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ستیزه جو
دیکشنری فارسی به عربی
عنيد
-
ستیزه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اکد , تشاجر , شجار , مسابقة
-
ادم ستیزه جو
دیکشنری فارسی به عربی
ديک
-
جستوجو در متن
-
quarrelsome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، ستیزه جو، پتیاره، ستیزه گر، جنگار، ستیز جو، ستیز گر
-
antagonistic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنتاگونیست، متخاصم، ضد، مخالف، ستیزه جو، خصومت امیز، مخالفت امیز، رقابت امیز، ستیزه گر، ستیز گر
-
pugnacious
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، جنگجو، ستیزه گر
-
bullethead
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوله، ستیز گر، ستیزه جو
-
stubborn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یک دنده، خیره، سمج، لجوج، کله شق، خیره سر، سرکش، معاند، ستیزه جو، ستیزه گر، سر سخت، ستیز جو، ستیز گر
-
arse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الاغ، خر، ستیزه جو، ستیز گر
-
arses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الاغ، خر، ستیزه جو، ستیز گر
-
rooster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروس، جوجه خروس، ادم ستیزه جو، ستیز جو، ستیز گر، ستیزه جو
-
barrators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربیان، قاضی رشوهگیر، قلدور، دعوایی، اهل نزاع، رشوه خوار، ستیز جو، ستیز گر، ستیزه جو، ستیزه گر، رئیس یا متصدی کشتی که رشوه بگیرد
-
polemicist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستیزه گر، جدلی، ال بحی و جدل
-
roosters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشتخوارها، خروس، جوجه خروس، ادم ستیزه جو، ستیز جو، ستیز گر، ستیزه جو