کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساکن شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساکن شدن
دیکشنری فارسی به عربی
التزم به , ثابت , ناس
-
واژههای مشابه
-
ساکن اصلي
دیکشنری عربی به فارسی
بومي , اصلي , سکنه اوليه , اهل يک اب و خاک , ساکن اوليه , اهلي , قديم , گياه بومي
-
ساکن الجزيرة
دیکشنری عربی به فارسی
جزيره نشين
-
ساکن شرق
دیکشنری فارسی به عربی
شرقي
-
ساکن شمال
دیکشنری فارسی به عربی
شمالي
-
ساکن اولیه
دیکشنری فارسی به عربی
ساکن اصلي
-
ساکن کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مقعد
-
اقیانوس ساکن
دیکشنری فارسی به عربی
باسيفيکي
-
ساكن شد در
دیکشنری فارسی به عربی
استوطن فى
-
جستوجو در متن
-
resided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکن، ساکن شدن، سکونت کردن، مستقر بودن، اقامت داشتن، مسکن داشتن، مقیم شدن، ساکن بودن
-
resides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکن است، ساکن شدن، سکونت کردن، مستقر بودن، اقامت داشتن، مسکن داشتن، مقیم شدن، ساکن بودن
-
reside
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقامت داشتن، ساکن شدن، سکونت کردن، مستقر بودن، مسکن داشتن، مقیم شدن، ساکن بودن
-
denizen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منفجر شدن، ساکن، ساکن کردن