کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زِهراهبُری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بري
دیکشنری عربی به فارسی
بخشيدن (گناه) , امرزيدن , عفو کردن , کسي را از گناه بري کردن , اعلا م بي تقصيري کردن , بري الذمه کردن , کسي را ازانجام تعهدي معاف ساختن , پاک کردن , مبرا کردن , تبرءه کردن , روسفيد کردن , برطرف کردن , اداکردن , از عهده برامدن , انجام وظيفه کردن , پرد...
-
ارنب بري
دیکشنری عربی به فارسی
خرگوش , خرگوش صحرايي , گوشت خرگوش , مسافر بي بليط , بستوه اوردن , رم دادن
-
نرجس بري
دیکشنری عربی به فارسی
نرگس زرد
-
ياس بري
دیکشنری عربی به فارسی
راج , درخت راج , خاص
-
هوش بری
دیکشنری فارسی به عربی
تخدير
-
گوش بری
دیکشنری فارسی به عربی
سمک القرش
-
ارث بری
دیکشنری فارسی به عربی
حصة
-
پیغام بری
دیکشنری فارسی به عربی
مهمة
-
میراث بری
دیکشنری فارسی به عربی
ميراث
-
فرو بری
دیکشنری فارسی به عربی
ابتلاع
-
پی بری
دیکشنری فارسی به عربی
اکتشاف
-
بالا بری
دیکشنری فارسی به عربی
انتشاء , مصعد
-
زیر بری
دیکشنری فارسی به عربی
دعم
-
درون بری
دیکشنری فارسی به عربی
عابر للقارات
-
گوش بری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احتيال , سمک القرش