کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زَبَدٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زبد
دیکشنری عربی به فارسی
کره , روغن , روغن زرد , کره ماليدن روي , چاپلوسي کردن , کف , سرجوش , ياوه , سخن پوچ , کف کردن , بکف اوردن , اظهارکردن , نماياندن , صدا زدن
-
جستوجو در متن
-
روغن زرد
دیکشنری فارسی به عربی
زبد
-
کره مالیدن روی
دیکشنری فارسی به عربی
زبد
-
سرجوش
دیکشنری فارسی به عربی
زبد
-
سخن پوچ
دیکشنری فارسی به عربی
زبد
-
بکف اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
زبد
-
کف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
رغوة , زبد
-
چاپلوسی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
زبد , غرور
-
صدا زدن
دیکشنری فارسی به عربی
برد , زبد
-
یاوه
دیکشنری فارسی به عربی
تخريف , زبد , سخيف , هراء
-
کره
دیکشنری فارسی به عربی
زبد , کرة ارضية , مجال
-
نمایاندن
دیکشنری فارسی به عربی
زبد , عرض , مثل ، إراءَة
-
اظهارکردن
دیکشنری فارسی به عربی
اکد , زبد , صرح , هالة
-
روغن
دیکشنری فارسی به عربی
دهن , زبد , زيت التشحيم , مرهم , نفط