کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زوبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زوبین
دیکشنری فارسی به عربی
رمح , نبلة
-
واژههای مشابه
-
با زوبین ماهی گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
حفلة
-
زوبین مخصوص صید نهنگ
دیکشنری فارسی به عربی
حربة
-
جستوجو در متن
-
gavelock
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گابلوک، نیزه، زوبین، اهرم اهنی، دیلم
-
javelins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگر، پرتاب نیزه، زوبین، نیزه دستی سبک
-
نبلة
دیکشنری عربی به فارسی
زوبين , نيزه , تير , بسرعت حرکت کردن , حرکت تند , پيکان
-
gigged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجیب و غریب، با زوبین ماهی گرفتن، کردن، نیزهماهی گیری، سیخ زدن، خوابدارکردن
-
dart
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارت، نیزه، پیکان، حرکت تند، زوبین، تیر، بسرعت حرکت کردن
-
harpoon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هارپون، نیزه، زوبین مخصوص صید نهنگ، نیشتر، خاده
-
harpoons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
harpoons، نیزه، زوبین مخصوص صید نهنگ، نیشتر، خاده
-
arbalests
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبارزات انتخاباتی، منجنیق، وسیله اندازهگیری ارتفاعات زیاد، الت پرتاب تیر و زوبین و گلوله
-
رمح
دیکشنری عربی به فارسی
نيزه دستي سبک , زوبين , پرتاب نيزه , نيزه , ضربت نيزه , نيشتر زدن , نيزه زدن , سنان , نيزه دار , نيزه اي , بانيزه زدن
-
gig
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرهاد، فرفره، هر چیز چرخنده، نوعی کرجی پارویی یابادبانی، نیزه، ادم غریب، شوخی، قایق پارویی سریعالسیر، پستان مصنوعی، درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد، چیز غریب و خنده دار، با زوبین ماهی گرفتن، کردن، نیزهماهی گیری، سیخ زدن، خوابدارکردن