کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زهوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
rickety
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، زهوار در رفته، ضعیف، سست، لق، نرم استخوان
-
ricketier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریکیتیر، زهوار در رفته، ضعیف، سست، لق، نرم استخوان
-
wornout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرسوده، خسته و کوفته، زهوار در رفته، کهنه، مانده، مندرس
-
worn-out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیده از، خسته و کوفته، زهوار در رفته، کهنه، فرسوده، مانده، مندرس
-
worn out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیده از، خسته و کوفته، زهوار در رفته، کهنه، فرسوده، مانده، مندرس
-
rimming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریمینگ، دوره دار کردن، زهوار گذاشتن، لبه داریا حاشیه دار کردن
-
rim
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لبه، دیواره، قاب عینک، دوره دار کردن، زهوار گذاشتن، لبه داریا حاشیه دار کردن