کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زهدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زهدان
دیکشنری فارسی به عربی
رحم , مصفوفة
-
جستوجو در متن
-
hysterectomies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیسترکتومی، بیرون اوردن زهدان یا رحم
-
uteri
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رحم، زهدان، بچه دان
-
uteruses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رحم، زهدان، بچه دان
-
hysterectomy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیسترکتومی، بیرون اوردن زهدان یا رحم
-
wombs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زگیل، رحم، زهدان، بطن، شکم، بچه دان
-
matrix
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماتریس، موطن، زهدان، رحم، بچه دان، جای پیدایش
-
مصفوفة
دیکشنری عربی به فارسی
زهدان , رحم , بچه دان , موطن , جاي پيدايش
-
hysterectomize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیسترکتومیز کردن، بوسیله عمل جراحی زهدان را در اوردن
-
placentation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرار دادن، تشکیل جفت، پیوستگی جفت جنین بدیوار زهدان
-
رحم
دیکشنری عربی به فارسی
زهدان , بچه دان , رحم , ابسته , شکم , بطن , پروردن