کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبردست کسی دکان گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مرد زبردست
دیکشنری فارسی به عربی
بارع
-
جستوجو در متن
-
sleuthed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوابیدن، رد پای کسی را گرفتن
-
sleuthing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوابیدن، رد پای کسی را گرفتن
-
دم دهان کسی را گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
غط
-
دست و پای(کسی را) گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
اثقل
-
رد پای کسی را گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
ظل
-
spoor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپور، رد پا، رد پای کسی را گرفتن
-
muffled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفه شو، چشم بستن، پیچیدن، خاموش کردن، دم دهان کسی را گرفتن
-
sub
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیر، مادون، تابع، جای کسی را گرفتن، جایگزین کردن
-
reprieve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپس گرفتن، تاخیر، مهلت، مجازات کسی را بتعویق انداختن
-
spoors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاها، رد پا، رد پای کسی را گرفتن
-
sleuth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلوچه، کاراگاه، رد پای کسی را گرفتن
-
bested
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متشکرم، جای کسی را گرفتن، کمک کردن، بدرد خوردن، واقع
-
nestled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
nestled، در اغوش کسی خوابیدن، اشیان گرفتن، لانه کردن، اسودن