کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زایش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زایش
دیکشنری فارسی به عربی
اصبح , ولادة
-
جستوجو در متن
-
procreation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولد، زایش، فرااوری
-
births
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولد، زایش، میلاد، پیدایش، اغاز
-
birth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولد، زایش، میلاد، پیدایش، اغاز
-
generation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نسل، تولید، زایش، تولید نیرو، قبیله، پشت
-
aborning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزاندن، در حال زایش، در بدو تولد، در حال تولد
-
natality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طبیعی بودن، میزان زاد و ولد، تعداد زایش و موالید جدید
-
generations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نسل ها، نسل، تولید، زایش، تولید نیرو، قبیله، پشت
-
ولادة
دیکشنری عربی به فارسی
زايش , تولد , پيدايش , اغاز , زاد , اغاز کردن , زادن , وضع حمل , زايمان
-
bearings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یاتاقان، جهت، بردباری، سلوک، طاقت، وضع، رفتار، زاد و ولد، زایش، متکا، نسبت
-
bearing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یاتاقان، جهت، بردباری، سلوک، طاقت، وضع، رفتار، زاد و ولد، زایش، متکا، نسبت، متحمل
-
get
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتن، زایش، تولد، رسیدن، زدن، بدست اوردن، فراهم کردن، کسب کردن، تهیه کردن، فهمیدن، حاصل کردن، تحصیل کردن، ربودن، تصرف کردن
-
اصبح
دیکشنری عربی به فارسی
شدن , درخوربودن , برازيدن , امدن به , مناسب بودن , تحويل يافتن , زيبنده بودن , تحصيل شده , کسب کرده , بدست امده , فرزند , بدست اوردن , فراهم کردن , حاصل کردن , تحصيل کردن , تهيه کردن , فهميدن , رسيدن , عادت کردن , ربودن , فاءق امدن , زدن , زايش , تول...