کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاده (در جمع) اولا د پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نجیب زاده
دیکشنری فارسی به عربی
ارستوقراطي , فارس , قطب , نبيل
-
عمو زاده
دیکشنری فارسی به عربی
الماني
-
عمه زاده
دیکشنری فارسی به عربی
ابن العم
-
خاله زاده
دیکشنری فارسی به عربی
ابن العم
-
حلا ل زاده
دیکشنری فارسی به عربی
شرعي
-
لرد یا نجیب زاده
دیکشنری فارسی به عربی
استاذ
-
زاده اروپایی وزنگی
دیکشنری فارسی به عربی
مولد
-
جستوجو در متن
-
سليل
دیکشنری عربی به فارسی
نسل , زاده (در جمع) اولا د , زادگان
-
الماني
دیکشنری عربی به فارسی
اولا د عمه وعمو , عمو زاده , وابسته نزديک , الماني
-
قضية
دیکشنری عربی به فارسی
کار , امر , کاروبار , عشقبازي(با جمع هم ميايد) , بر امد , پي امد , نشريه , فرستادن , بيرون امدن , خارج شدن , صادر شدن , ناشي شدن , انتشار دادن , رواج دادن , نژاد , نوع , عمل , کردار , اولا د , نتيجه بحث , موضوع , شماره