کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریخته گر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریخته گر
دیکشنری فارسی به عربی
موسس
-
واژههای مشابه
-
ریخته گری
دیکشنری فارسی به عربی
وجد
-
ریخته وپاشیده
دیکشنری فارسی به عربی
فضلات
-
پوست ریخته شده مار
دیکشنری فارسی به عربی
مستنقع
-
اشغال روی هم ریخته
دیکشنری فارسی به عربی
حطام
-
قالب ریخته گری
دیکشنری فارسی به عربی
خنزير
-
قالب (ریخته گیری)
دیکشنری فارسی به عربی
قالب
-
جستوجو در متن
-
moulder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریخته گری، قالب گر، خاک شدن، پوسیدن
-
موسس
دیکشنری عربی به فارسی
از پا افتادن , لنگ شدن , فرو ريختن , غرق کردن (کشتي) , فرورفتن , برپا کننده , موسس , بنيان گذار , ريخته گر , قالبگير
-
founder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موسس، بنیان گذار، بانی، برپا کننده، ریخته گر، قالب گیر، از پا افتادن، لنگ شدن، فرو ریختن، خیط و پیت شدن، خیط و پیت کردن، سر خوردن، فرو رفتن، فرو نشستن
-
founders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنیانگذاران، موسس، بنیان گذار، بانی، برپا کننده، ریخته گر، قالب گیر، از پا افتادن، لنگ شدن، فرو ریختن، خیط و پیت شدن، خیط و پیت کردن، سر خوردن، فرو رفتن، فرو نشستن