کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رُمَّه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رمه
دیکشنری فارسی به عربی
قطيع
-
رمه دار
دیکشنری فارسی به عربی
راعي الماشية
-
جستوجو در متن
-
راعي الماشية
دیکشنری عربی به فارسی
چوپان , گله دار , رمه دار , کشيش , روحاني
-
herds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گله، رمه، جمعیت، گروه، جمع شدن، گرد امدن، متحد کردن
-
herder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گله دار، چوپان، رمه دار، گله بان، گاودار
-
drove
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رانندگی کرد، رمه، گله، محل عبور احشام، ازدحام، دسته
-
قطيع
دیکشنری عربی به فارسی
رمه , گله , گروه , جمعيت , دسته پرندگان , بصورت گله ورمه در امدن , گردامدن , جمع شدن , ازدحام کردن , گرد امدن , متحد کردن
-
flock
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گله، رمه، جمعیت، دسته پرندگان، گروه، گرد امدن، جمع شدن، ازدحام کردن، جمع کردن، بصورت گله ورمه در امدن
-
flocks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گله، رمه، جمعیت، دسته پرندگان، گروه، گرد امدن، جمع شدن، ازدحام کردن، جمع کردن، بصورت گله ورمه در امدن