کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رَخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رخ
دیکشنری فارسی به عربی
شق , غراب , قلعة
-
رخ دادن
دیکشنری فارسی به عربی
احدث , ترخيص , ضوء
-
رخ دادن اتفاق افتادن
دیکشنری فارسی به عربی
احدث
-
به رخ کشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
تفاخر , مباهاة
-
به رخ کشید
دیکشنری فارسی به عربی
اِبتَهَرَ
-
جستوجو در متن
-
befalls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رخ می دهد، رخ دادن، در رسیدن، اتفاق افتادن، روی دادن، فرارسیدن از
-
occurred
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رخ داده است، رخ دادن، اتفاق افتادن، واقع شدن، خطور کردن
-
fullface
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمام رخ
-
full-face
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمام رخ
-
happened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتفاق افتاد، رخ دادن، اتفاق افتادن، روی دادن، واقع شدن، تصادفا برخورد کردن، پیشامدکردن، ناگهان رخ دادن، صورت گرفتن، شدن، رخ دادن، اتفاق افتادن
-
happen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به وقوع پیوستن، رخ دادن، اتفاق افتادن، روی دادن، واقع شدن، تصادفا برخورد کردن، پیشامدکردن، ناگهان رخ دادن، صورت گرفتن، شدن، رخ دادن، اتفاق افتادن
-
roc
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راک، رخ
-
bechances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افزایش می یابد، رخ دادن، روی دادن
-
bechancing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیچاره، رخ دادن، روی دادن