کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روبرو کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
از روبرو
دیکشنری فارسی به عربی
نقيض
-
در روبرو
دیکشنری فارسی به عربی
عداد
-
روبرو شدن با
دیکشنری فارسی به عربی
واجه
-
روبرو دشنام دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اهانة
-
با استقبال وسیعى روبرو شد
دیکشنری فارسی به عربی
لقى استجابة كبيرة
-
جستوجو در متن
-
confronts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقابله می کند، روبرو شدن با، مواجه شدن، مقابله کردن، مواجهه کردن
-
confronted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقابله با، روبرو شدن با، مواجه شدن، مقابله کردن، مواجهه کردن
-
affronting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب دادن، اشکارا توهین کردن، روبرو دشنام دادن، خوار کردن
-
affronted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب خورده، اشکارا توهین کردن، روبرو دشنام دادن، خوار کردن
-
crossed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبور کرد، گذشتن، عبور کردن، قطع کردن، تقاطع کردن، قلم کشیدن بروی، روبرو شدن، دورگه کردن، تلاقی کردن، پیوند زدن، کج خلقی کردن
-
affront
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتراض، بی حرمتی، هتاکی، رودررویی، خفت، اشکارا توهین کردن، روبرو دشنام دادن، خوار کردن
-
encountered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواجه شده، روبرو شدن، مواجه شدن با، رویاروی شدن، ملاقات کردن، تصادف کردن، مصادف شدن با، دست بگریبان شدن با
-
envisages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
envisages، روبرو شدن، در نظر داشتن، انتظار داشتن، در ذهن مجسم کردن
-
عداد
دیکشنری عربی به فارسی
پيشخوان , بساط , شمارنده , ضربت متقابل , درجهت مخالف , در روبرو , معکوس , بالعکس , مقابله کردن , تلا في کردن , جواب دادن , معامله بمثل کردن با