کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رها کرد او را پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رها کرد او را
دیکشنری فارسی به عربی
أخلي سبيلُهُ
-
واژههای مشابه
-
رها شده
دیکشنری فارسی به عربی
طلقة
-
رها شدن
دیکشنری فارسی به عربی
نبتة
-
رها کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اترک , اجازة , افتح , تجل , تخل عنه , حرر , حل , دع , زناد , مزلاج ، اِخلاءٌ السَّبيلِ
-
رها ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
انغمس
-
رها سازی
دیکشنری فارسی به عربی
خروج
-
ازقید رها کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اعتق
-
رها کردن (از کمان وغیره)
دیکشنری فارسی به عربی
نبتة
-
رها کردن (از بار یا مانع)
دیکشنری فارسی به عربی
ارح
-
درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
دیکشنری فارسی به عربی
مفرقعات
-
جستوجو در متن
-
أخلي سبيلُهُ
دیکشنری عربی به فارسی
ازاد کرد او را , رها کرد او را
-
أَثْلَجَ صَدْرَهُ
دیکشنری عربی به فارسی
خوشحالش کرد , دلخوش کرد او را , خشنود ساخت او را , خرسند کرد او را , مسرور کرد او را
-
أثْقَلَ کاهِلَهُ
دیکشنری عربی به فارسی
بر دوشش سنگيني کرد , کمرش را شکست , گران آمد براو , آزرد او را , ناراحت کرد او را , خسته کرد او را