کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رشوة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رشوة
دیکشنری عربی به فارسی
رشوه دادن , تطميع کردن , رشوه , بدکند , رشاء , ارتشاء , رشوه خواري , پاره ستاني
-
واژههای مشابه
-
رشوه
دیکشنری فارسی به عربی
ابتزاز , رشوة ، إتاوةٌ
-
رشوه خواری
دیکشنری فارسی به عربی
رشوة
-
رشوه دادن
دیکشنری فارسی به عربی
دهن , رشوة , نخلة
-
رشوه گرفت
دیکشنری فارسی به عربی
اِرْتشي
-
رشوه خواری کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِرْتشي
-
جستوجو در متن
-
briberies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشوه خواری، رشوه، ارتشاء، رشوه گیری، تطمیع، رشاء، پاره ستانی، خود فروشی
-
bribery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشوه خواری، رشوه، ارتشاء، رشوه گیری، تطمیع، رشاء، پاره ستانی، خود فروشی
-
bribe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشوه، بدکند، پاره، رشوه دادن، تطمیع کردن
-
bribes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشوه، بدکند، پاره، رشوه دادن، تطمیع کردن
-
bribable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رعب و وحشت، رشوه گیر، قابل رشوه بودن، خود فروش
-
اِرْتشي
دیکشنری عربی به فارسی
رشوه گرفت , رشوه خواري کرد , رشه خورد , باج گرفت
-
bribemonger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشوه دادن