کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسماً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رسما بیان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فظ
-
را رسماً پذیرفت
دیکشنری فارسی به عربی
إذعَنَ لـ (إلي)
-
جستوجو در متن
-
formally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسما
-
solemnly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسما، موقرانه
-
interpellating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعارض، رسما سئوال کردن، استیضاح کردن
-
فظ
دیکشنری عربی به فارسی
تلفظ کردن , رسما بيان کردن , ادا کردن
-
interpellated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
interpellated، رسما سئوال کردن، استیضاح کردن
-
interpellate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متهم کردن، رسما سئوال کردن، استیضاح کردن
-
pronounced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلفظ شده، تلفظ کردن، رسما بیان کردن، ادا کردن
-
pronouncing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلفظ، تلفظ کردن، رسما بیان کردن، ادا کردن
-
pronounces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلفظ می کند، تلفظ کردن، رسما بیان کردن، ادا کردن
-
pronounce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلفظ کنید، تلفظ کردن، رسما بیان کردن، ادا کردن
-
recanting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب نشینی، انکار کردن، بخطای خود اعتراف کردن، حرف خود را رسما پس گرفتن، گفته خود را تکذیب کردن
-
إذعَنَ لـ (إلي)
دیکشنری عربی به فارسی
موافقت کرد با , رضايت داد به , را پذيرفت , را رسماً پذيرفت , اعتراف کرد به , تسليم … شد , گردن نهاد به , تن داد به