کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راه راه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
راه راه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سرية
-
جستوجو در متن
-
stripes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه راه، پارچه راه راه، خط، خط راه راه، یراق، باریکه، مارک، درجه نظامی، پاگون، خش، خط خطی کردن، راه راه کردن، تازیانه زدن
-
blockade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محاصره، انسداد، راه بندان، سد راه، بستن، محاصره کردن، راه بند کردن، سدراه کردن
-
striping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه رفتن، خط خطی کردن، راه راه کردن، تازیانه زدن
-
waled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
waled، انتخاب کردن، راه راه کردن
-
waling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرقت، انتخاب کردن، راه راه کردن
-
stripe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوار، پارچه راه راه، خط، خط راه راه، یراق، باریکه، مارک، درجه نظامی، پاگون، خش، خط خطی کردن، راه راه کردن، تازیانه زدن
-
حصار
دیکشنری عربی به فارسی
راه بندان , محاصره , انسداد , بستن , محاصره کردن , راه بندکردن , سد راه , سدراه کردن , احاطه
-
سکة الحديد
دیکشنری عربی به فارسی
راه اهن , با راه اهن فرستادن يا سفر کردن , سرهم بندي کردن , پاپوش درست کردن , خط اهن , وابسته به راه اهن
-
سرية
دیکشنری عربی به فارسی
گمنامي , بينامي , خلوت , تنهايي , پوشيدگي , پنهاني , اختفاء , نوار , روبان , نوار ماشين تحرير , نوار ضبط صوت و امثال ان , نوار فلزي , تسمه , تراشه , برهنه کردن , محروم کردن از , لخت کردن , چاک دادن , تهي کردن , باريکه , مارک , علا مت , درجه نظامي , پ...
-
wale
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واله، بافته، تیر افقی، انتخاب کردن، راه راه کردن
-
corrugates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارتن، چین دادن، راه راه کردن، موج دار کردن
-
wales
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ولز، بافته، تیر افقی، انتخاب کردن، راه راه کردن
-
marched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه می رفت، راهپیمایی کردن، قدم رو کردن، نظامی وار راه رفتن، پیشروی کردن، تاختن بر، پیشرفت کردن