کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راهوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
راهوار بودن
دیکشنری فارسی به عربی
خبب
-
جستوجو در متن
-
roadable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل جابجایی، راهوار، جاده رو
-
ambling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ambling، راهوار بودن، یورغه رفتن
-
ambled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ambled، راهوار بودن، یورغه رفتن
-
palfreys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
palfreys، مرکوب، اسب راهوار و رام
-
palfrey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشبختی، مرکوب، اسب راهوار و رام
-
amble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
املت، یورغه، یرقه، راهوار بودن، یورغه رفتن
-
خبب
دیکشنری عربی به فارسی
يورغه رفتن (اسب) , راهوار بودن , يورغه , چهارنعل , گامي شبيه چهارنعل , گردش , سوار اسب (چهارنعل رونده) شدن , سلا نه سلا نه راه رفتن
-
pad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد، لایی، دفترچه یادداشت، لایه، تشک، پشتی، چنگ، چنبره، جاده، دزد پیاده، اسب راهوار، صدای پا، هر چیز نرم، اب خشک کن، مرکب خشک کن، لایی گذاشتن، پیاده سفر کردن، قدم زدن، زیر پالگد کردن، بالسشتک زخم بندی، با آب و تاب گفتن، با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
-
pads
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پد، لایی، دفترچه یادداشت، لایه، تشک، پشتی، چنگ، چنبره، جاده، دزد پیاده، اسب راهوار، صدای پا، هر چیز نرم، اب خشک کن، مرکب خشک کن، لایی گذاشتن، پیاده سفر کردن، قدم زدن، زیر پالگد کردن، بالسشتک زخم بندی، با آب و تاب گفتن، با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن