کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رئیسة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صدر هیئت رئیسه
دیکشنری فارسی به عربی
رئيس المجلس الأعلى
-
جستوجو در متن
-
matriarchs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقاضیان، مادر، رئيسه خانواده
-
presidiums
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رئیس جمهور، هيئت رئيسه
-
presidium
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رئیس جمهور، هيئت رئيسه
-
presidia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رئیس جمهور، هيئت رئيسه
-
prioress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اولویت، راهبه، رئيسه صومعه
-
prioresses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اولویت ها، راهبه، رئيسه صومعه
-
executive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجرایی، مجری، هيئت رئيسه، جامع
-
lady
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانم، بانو، مادام، زوجه، رئیسه خانه
-
abbesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عباسها، رئيسه صومعه زنان تارك دنيا
-
abbess
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیب، رئيسه صومعه زنان تارك دنيا
-
ryes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رئیسه، چاودار، گندم سیاه، مرد کولی
-
رئيس المجلس الأعلى
دیکشنری عربی به فارسی
رئيس شوراى عالى , صدر هيئت رئيسه
-
praesidium
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پریدیدیم، هیئت رئیسه، هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت