کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیواره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیواره
دیکشنری فارسی به عربی
تقسيم , حاجز , حافة
-
واژههای مشابه
-
دارای دیواره یا حایل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
قيد
-
جستوجو در متن
-
firewall
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیواره آتش
-
causeys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علی، دیواره، راه سنگ فرش شده
-
atrial septal defect
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقص دیواره بین دهلیزی
-
septums
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپتامبر، تیغه، دیواره، جدار، پره، حفره های بینی
-
septa
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپتامبر، تیغه، دیواره، جدار، پره، حفره های بینی
-
septum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپتوم، تیغه، دیواره، جدار، پره، حفره های بینی
-
partitive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارتی، وابسته به جزء، وابسته به تیغه یا دیواره یا تفکیک
-
parapet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاراپت، دیواره، جان پناه، نرده، محجر
-
rim
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لبه، دیواره، قاب عینک، دوره دار کردن، زهوار گذاشتن، لبه داریا حاشیه دار کردن
-
tambour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تامبور، تنبور، دهل، تنفس نگار، بنض نگار، دینامیت، طبال، طبل، رویه یا دیواره متحرک چوبی
-
kerbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کربینگ، محدود کردن، تحت کنترل دراوردن، ممانعت کردن، فرو نشاندن، محکم مهارکردن، دارای دیواره یا حایل کردن