کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیرک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیرک
دیکشنری فارسی به عربی
سارية , عروة
-
جستوجو در متن
-
demark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیرک
-
staysail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
staysail، بادبان نصب شده بر روی دیرک
-
pole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطب، دیرک، ستون، دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، خاده، قطب دار کردن، تیر دار کردن، با تیر یا دیرک محکم کردن
-
staysails
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باقی مانده است، بادبان نصب شده بر روی دیرک
-
سارية
دیکشنری عربی به فارسی
تير , دکل يکپارچه , ديرک , بادکل مجهز کردن
-
mast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشت، دیرک، تیر، دکل یکپارچه، بادکل مجهز کردن
-
masts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکل ها، دیرک، تیر، دکل یکپارچه، بادکل مجهز کردن
-
poling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، قطب دار کردن، تیر دار کردن، با تیر یا دیرک محکم کردن
-
poles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطب ها، قطب، دیرک، ستون، دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، خاده
-
poled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوچ، قطب دار کردن، تیر دار کردن، با تیر یا دیرک محکم کردن
-
rachides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلوچه ها، ساقه، تیره پشت، اندام ساقهای یا محوری، مهرههای پشت، ستون فقرات، دیرک مشترک
-
rachis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rachis، ساقه، تیره پشت، اندام ساقهای یا محوری، مهرههای پشت، ستون فقرات، دیرک مشترک
-
pillar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستون، رکن، پایه، ارکان، جرز، عمود، دیرک، ستون بتون ارمه، میله، ستون ساختن