کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوْنَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دون
دیکشنری فارسی به عربی
صغير , فقير , مستوي واطي
-
جستوجو در متن
-
infra dig
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادون قرمز، کسر شان، دون مقام، دون شان
-
Don River
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رود دون
-
duncery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دون کری
-
monodon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مونو دون
-
de Kooning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دون کونینگ
-
Don Marquis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دون مارکی
-
John Donne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جان دون
-
Indian giver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هند دهنده، بخشنده دون
-
camphor dune tansy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کافور دون تانسی
-
scullions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، دون، پادو، شاگرد اشپز
-
scullion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، دون، پادو، شاگرد اشپز
-
Don Luchino Visconti Conte di Modrone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دون لوچینو ویسونتو کانتی دی مدرون
-
servile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خدمتکار، چاپلوس، دون، پست، شایسته نوکران