کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوشاخه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوشاخه
دیکشنری فارسی به عربی
رکبة , عکاز
-
واژههای مشابه
-
دوشاخه زیر چیزی گذاشتن
دیکشنری فارسی به عربی
عکاز
-
جستوجو در متن
-
bifurcated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرفه، دوشاخه شدن، دوشاخه کردن، بدوشاخه منشعب کردن
-
bifurcating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوختن، دوشاخه شدن، دوشاخه کردن، بدوشاخه منشعب کردن
-
bifurcate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرفه، دوشاخه شدن، دوشاخه کردن، بدوشاخه منشعب کردن، دوشاخهای
-
bifurcates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوچرخه سواری، دوشاخه شدن، دوشاخه کردن، بدوشاخه منشعب کردن
-
bilayer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوشاخه
-
dihydric alcohol
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الکل دوشاخه ای
-
divaricated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوقلوی، منشعب شدن، دوشاخه شدن، از هم جدا شدن
-
tuning fork
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چنگال تنظیم، دیاپازون، دوشاخه
-
divaricate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم کردن، منشعب شدن، دوشاخه شدن، از هم جدا شدن، گریزان
-
رکبة
دیکشنری عربی به فارسی
زانو , زانويي , دوشاخه , خم , پيچ , زانو دارکردن
-
crutching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کروتچین، دوشاخه زیر چیزی گذاشتن، با چوب زیر بغل راه رفتن