کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دور
دیکشنری عربی به فارسی
نوبت , چرخش , گردش (بدور محور يامرکزي) , چرخ , گشت ماشين تراش , پيچ خوردگي , قرقره , استعداد , ميل , تمايل , تغيير جهت , تاه زدن , برگرداندن , پيچاندن , گشتن , چرخيدن , گرداندن , وارونه کردن , تبديل کردن , تغيير دادن , دگرگون ساختن
-
دور
دیکشنری فارسی به عربی
بعيد , بعيدا , تعرج , جنس , حول , دائرة , صورة , عجلة , من , هناک
-
واژههای مشابه
-
دور تا دور
دیکشنری فارسی به عربی
حول
-
دور اندیشی
دیکشنری فارسی به عربی
بصيرة , تدبر
-
دور دست
دیکشنری فارسی به عربی
بعيدا
-
دور کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مختطف
-
دور نشان
دیکشنری فارسی به عربی
تلفزيون
-
دور زدن
دیکشنری فارسی به عربی
تنورة , دورة
-
دور کمر
دیکشنری فارسی به عربی
خصر
-
از دور
دیکشنری فارسی به عربی
عن بعد
-
دورا دور
دیکشنری فارسی به عربی
عن بعد
-
دور نما
دیکشنری فارسی به عربی
فرصة , وجهة النظر
-
دور مسابقه
دیکشنری فارسی به عربی
ميدان السباق
-
دور کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابعد , اختطف