کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده پیاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
brimmers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بریمرز، پیاله لبالب، جام پر
-
gallipot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقو، پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو
-
calices
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کالسی، کاسبرگ، کاسه گل، پیاله، فنجان
-
taproom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروازه بان، بار مشروب فروشی، محل پیاله فروشی
-
کاس
دیکشنری عربی به فارسی
جام باده , جام , پياله , کاسه , ناو
-
beaker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبجو، پیاله، جام، ظرف کیمیاگری، لیوان ازمایشگاه
-
calix
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کالیکس، کاسبرگ، کاسه گل، پیاله، فنجان
-
porringers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقارن، پیاله، کاسه اش خوری، کلاه کاسه مانند، طاس
-
gallipots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گالیم، پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو
-
heeltaps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
heeltaps، ته پیاله، لایی پاشنه، نعلبکی، لایه پاشنه کفش
-
heeltap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
heeltap، ته پیاله، لایی پاشنه، نعلبکی، لایه پاشنه کفش
-
horn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخ، بوق، شیپور، نوک، کرنا، شاخه، پیاله، شاخی
-
bowl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاسه، جام، پیاله، قدح، طاس، کاسه رهنما، با توپ بازی کردن
-
chalice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چای، جام، جام باده، پیاله، در عشاء ربانی، کاسه، فنجان
-
barroom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بارو، سالن مشروب فروشی، بار مشروب فروشی، بار یا پیاله فروشی، بار، نوشابه فروشی