کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دمر خوابیدن
دیکشنری فارسی به عربی
تذلل
-
جستوجو در متن
-
procumbent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدقه، خوابیده روی زمین، دمر
-
flatwise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسطح، از پهنا، دمر، تخت خوابیده
-
prostration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دزدی، درماندگی، بخاک افتادن، دمر بودن
-
flatways
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسطح، از پهنا، دمر، تخت خوابیده
-
grovel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن
-
grovels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن
-
grovelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شده، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن
-
pronates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pronates، دمر قرار دادن، بداخل گرداندن، روی چهار دست و پا خم شدن
-
pronating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pronating، دمر قرار دادن، بداخل گرداندن، روی چهار دست و پا خم شدن
-
prostrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، درمانده و بیچاره شدن، بخاک افتاده، روی زمین خوابیده، دمر خوابیده، فروتن
-
تذلل
دیکشنری عربی به فارسی
دمر خوابيدن , سينه مال رفتن , پست شدن , پست بودن , خزيدن
-
pronate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروانتا، دمر قرار دادن، بداخل گرداندن، روی چهار دست و پا خم شدن
-
facedown
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چمن زنی، رو به پایین، روی شکم خوابیده، با صورت رو بپایین، بطور دمر