کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستگاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عمارت چند دستگاهی
دیکشنری فارسی به عربی
قصر
-
کنترل و هدایت دستگاهی بطور خودکار
دیکشنری فارسی به عربی
اتمتة
-
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن در دستگاه دیگری
دیکشنری فارسی به عربی
فکک
-
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
دیکشنری فارسی به عربی
بخاخة
-
جستوجو در متن
-
deviceful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگاهی
-
قصر
دیکشنری عربی به فارسی
عمارت چند دستگاهي , عمارت بزرگ , کاخ , کوشک
-
بخاخة
دیکشنری عربی به فارسی
دستگاهي که عناصري را به ذرات ريز تبديل ميکند مثل عطرپاش
-
mansion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمارت، عمارت بزرگ، خانه مسکونی، عمارت چند دستگاهی
-
automation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتوماسیون، خودکاری، دستگاه تنظیم خودکار، کنترل و هدایت دستگاهی بطور خودکار
-
اتمتة
دیکشنری عربی به فارسی
کنترل و هدايت دستگاهي بطور خودکار , دستگاه تنظيم خودکار
-
mansions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
املاک، عمارت، عمارت بزرگ، خانه مسکونی، عمارت چند دستگاهی
-
فکک
دیکشنری عربی به فارسی
پياده کردن قسمتهاي دستگاهي براي گذاردن در دستگاه ديگري , ادمخواري کردن , بي مصرف کردن , پياده کردن(ماشين الا ت)عاري از سلا ح يا اثاثه کردن