کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دسته دسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
rake handle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دسته دسته
-
regimented
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رژیم، دسته دسته کردن، تنظیم کردن
-
windrows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باد، دسته دسته کردن
-
windrow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بادبادک، دسته دسته کردن
-
windrowing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باد کردن، دسته دسته کردن
-
windrowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باد برفی، دسته دسته کردن
-
regimenting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رأی گیری، دسته دسته کردن، تنظیم کردن
-
helves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه، دسته، دسته تبر، دسته تیشه و مانند ان
-
hafts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هفت، دسته، دسته کارد، قبضه، دسته گذاشتن
-
haft
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هفت، دسته، دسته کارد، قبضه، دسته گذاشتن
-
regiment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلنگ، هنگ، خیل، گروه بسیار، دسته دسته کردن، تنظیم کردن
-
regiments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاه، هنگ، خیل، گروه بسیار، دسته دسته کردن، تنظیم کردن
-
group
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گروه، غند، دسته، انجمن، جمعیت، جمع شدن، گروه بندی کردن، طبقه بندی کردن، دسته دسته کردن
-
trooping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سربازگیری، فراهم کردن، گرد اوردن، فراهم امدن، دسته دسته شدن، رژه رفتن
-
sorting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرتب سازی، جور کردن، طبقه بندی کردن، دسته دسته کردن، جور درامدن، پیوستن، دمساز شدن