کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریچه گذاشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دریچه گذاشتن
دیکشنری فارسی به عربی
غطاء
-
واژههای مشابه
-
دریچه متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
جسر متحرک
-
دریچه تخلیه
دیکشنری فارسی به عربی
حوض
-
دریچه ء نور را بستن
دیکشنری فارسی به عربی
حجاب حاجز
-
از بندیا دریچه جاری شدن
دیکشنری فارسی به عربی
حوض
-
جستوجو در متن
-
lid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درب، کلاهک، دریچه، سر، چفت، سر پوش، پلک چشم، کلاهک گذاشتن، دریچه گذاشتن، چفت زدن به
-
sluice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلوغی، سد، ابگیر، دریچه تخلیه، بند سیل گیر، انبار، بند گذاشتن، سنگ شویی کردن، از بند یا دریچه جاریشدن
-
غطاء
دیکشنری عربی به فارسی
نوعي کلا ه بي لبه زنانه ومردانه , کلا هک دودکش , سرپوش هرچيزي , کلا ه سرگذاشتن , درپوش , کلا هک , روپوش تختخواب , روتختي , پوشاندن , تامين کردن , پوشش , سرپوش , جلد , دريچه , پلک چشم , چفت , کلا هک گذاشتن , دريچه گذاشتن , چفت زدن به , اندود , پوشيدن ...
-
کوة
دیکشنری عربی به فارسی
شاه نشين , الا چيق , تو رفتگي در ديوار , طاقچه , توي ديوار گذاشتن , پنجره کشتي يا هواپيما , دريچه , مزغل , سوراخ برج
-
hatch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دریچه، روزنه، نتیجه، نصفه در، جوجه گیر ی، درامد، خش، هاشور زدن، تخم گذاشتن، روی تخم نشستن، خط انداختن، اندیشیدن، ایجاد کردن، تخم دادن، جوجه بیرون امدن
-
hatches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دریچه، روزنه، نتیجه، نصفه در، جوجه گیر ی، درامد، خش، هاشور زدن، تخم گذاشتن، روی تخم نشستن، خط انداختن، اندیشیدن، ایجاد کردن، تخم دادن، جوجه بیرون امدن
-
فتحة
دیکشنری عربی به فارسی
روزنه , شکاف , رخنه , شکافتن , درزپيدا کردن , درز گرفتن , صداي بهم خوردن فلز , جرنگ جرنگ , دريچه , نصفه در , روي تخم نشستن (مرغ) , انديشيدن , پختن , ايجاد کردن , تخم گذاشتن , تخم دادن , جوجه بيرون امدن , جوجه گير ي , درامد , نتيجه , خط انداختن , هاشو...