کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درستِ درست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
right
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درست، حق، درست کردن، درست شدن، اصلاح کردن، دفع ستم کردن از، قائم نگاداشتن، در سمت راست، راست، صحیح، بجا، درست کار، قائم، ذیحق، واقعی، محقق
-
integers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدد صحیح، عدد درست، عدد تام، چیز درست
-
correct
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درست، تصحیح کردن، اصلاح کردن، صحیح کردن، تادیب کردن، صحیح، چیز درست
-
inexact
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نادرست، درست نشده، از روی عدم دقت، نا درست
-
righting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درست کردن، درست شدن، اصلاح کردن، دفع ستم کردن از، قائم نگاداشتن
-
upright
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راست، عمودی، درست، قائم، نیکو کار، راد، درست کار
-
truest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درست است، درست، واقعی، صحیح، حقیقی، راستین، راست، راستگو، ثابت، فریور
-
truer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درست است، درست، واقعی، صحیح، حقیقی، راستین، راست، راستگو، ثابت، فریور
-
verisimilar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درست است، بظاهر درست و حقیقی، محتمل، دارای ظاهر حقیقی
-
whole number
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعداد کل، عدد درست، عدد صحیح، عدد تام، چیز درست
-
tempering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی، ابدیده کردن، ملایم کردن، مخلوط کردن، میزان کردن، اب دادن، درست ساختن، درست خمیر کردن
-
righted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقیب، درست کردن، درست شدن، اصلاح کردن، دفع ستم کردن از، قائم نگاداشتن
-
متقن
دیکشنری عربی به فارسی
استادانه درست شده , بزحمت درست شده , به زحمت ساختن , داراي جزءيات , بادقت شرح دادن
-
rights
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حقوق، حق، درست کردن، درست شدن، اصلاح کردن، دفع ستم کردن از، قائم نگاداشتن
-
righter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع تر، راست، درست، صحیح، بجا، درست کار، قائم، ذیحق، واقعی، محقق