کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درده
دیکشنری فارسی به عربی
حمم برکانية ذائبة
-
واژههای مشابه
-
درده ای
دیکشنری فارسی به عربی
برازي
-
جستوجو در متن
-
برازي
دیکشنری عربی به فارسی
درده اي , ته نشين , مدفوعي
-
sedimentary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسوبی، ته نشسته، درده
-
fouling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریزش، رسوب، درده
-
lees
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیز، درده، ته نشین
-
scumming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاهبرداری، درده گرفتن
-
scummed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منفجر شد، درده گرفتن
-
حمم برکانية ذائبة
دیکشنری عربی به فارسی
خمير مواد معدني يا الي , درده
-
magmas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماگما، درده، خمیر مواد معدنی یا الی
-
magma
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماگما، درده، خمیر مواد معدنی یا الی
-
silts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرم شدن، لای، لجن، گل، ته مانده، کف، درده، لجن گرفتن
-
silt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیل، لای، لجن، گل، ته مانده، کف، درده، لجن گرفتن