کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دانه های سرخک
دیکشنری فارسی به عربی
حصبة
-
دانه ء دام
دیکشنری فارسی به عربی
طعم
-
رنگ دانه کرومیوم
دیکشنری فارسی به عربی
معدن الکروم
-
شخص فاقد مواد رنگ دانه
دیکشنری فارسی به عربی
ابرص
-
عدم وجود رنگ دانه در بدن
دیکشنری فارسی به عربی
برص
-
به نخ کشیدن (مثل دانه های تسبیح)
دیکشنری فارسی به عربی
خيط
-
دانه های رسیده یانارس لوبیای سبز
دیکشنری فارسی به عربی
فاصوليا
-
جستوجو در متن
-
حبيبي
دیکشنری عربی به فارسی
دانه دانه , داراي دانه هاي ريز , دانه دانه کردن , داراي ذرات ريز کردن
-
granular
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانه ای، دارای دانه های ریز، دانه دانه
-
granularity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانه دانه بودن
-
granulations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانه ها، دانه، دانه دانه سازی، دانه دور زخم، گوشت نو بالاوری، بر امدگی
-
rice-grain fritillary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانه برنج دانه
-
graining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرشکی، دانه دانه کردن، جوانه زدن، دانه زدن، تراشیدن، پشمکندن، متبلور شدن
-
corns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذرت، دانه ذرت، غله، دانه دانه کردن، نمک زدن
-
granulated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانول، دانه دانه کردن، دارای ذرات ریز کردن