کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دام دام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
grin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرمی، پوزخند، خنده، نیش وا کردن، دام، دام افکنی، خنده نیشی، دندان نمایی، پوزخند زدن
-
grins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریه می کند، پوزخند، خنده، نیش وا کردن، دام، دام افکنی، خنده نیشی، دندان نمایی، پوزخند زدن
-
springe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهار، دام، کمند، دام افکندن
-
springes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنج می برد، دام، کمند، دام افکندن
-
lobster pot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلدان خرچنگ، دام مخصوص صید خرچنگ، دام خرچنگ
-
booby trap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تله موشک، پنهان تله، دام یا تله، دام مهلک
-
dom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دام
-
تکشيرة
دیکشنری عربی به فارسی
نيش وا کردن , پوزخند زدن , دام , تله , دام افکني , خنده نيشي , پوزخند , دندان نمايي
-
animal husbandry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دام پروری
-
trappingly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به دام افتاده
-
snarer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش، دام گستر
-
seiner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینر، دام گستر
-
snarers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
snarers، دام گستر
-
veterinarians
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دامپزشکان، دام پزشک، بیطار
-
savagery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وحشیگری، بی رحمی، دد و دام