کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارا شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دارا شدن
دیکشنری فارسی به عربی
امتلک
-
واژههای مشابه
-
دارا بودن
دیکشنری فارسی به عربی
احتو , احط , امتلک , دن , له
-
جستوجو در متن
-
possess
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داشتن، دارا بودن، متصرف بودن، در تصرف داشتن، دارا شدن، متصرف شدن
-
امتلک
دیکشنری عربی به فارسی
دارا بودن , داشتن , متصرف بودن , در تصرف داشتن , دارا شدن , متصرف شدن
-
possesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارایی دارد، داشتن، دارا بودن، متصرف بودن، در تصرف داشتن، دارا شدن، متصرف شدن
-
possessing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارایی، داشتن، دارا بودن، متصرف بودن، در تصرف داشتن، دارا شدن، متصرف شدن
-
enjoy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لذت ببرید، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از، دارا بودن
-
enjoys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لذت می برد، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از، دارا بودن
-
enjoyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لذت بردم، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از، دارا بودن
-
had
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داشته است، داشتن، دارا بودن، گذاشتن، رسیدن به، دانستن، کردن، مالک بودن، وادار کردن، باعی انجام کاری شدن، صرف کردن، جلب کردن، بدست اوردن، در مقابل دارا، بهره مند شدن از
-
having
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داشتن، دارا بودن، گذاشتن، رسیدن به، دانستن، کردن، مالک بودن، وادار کردن، باعی انجام کاری شدن، صرف کردن، جلب کردن، بدست اوردن، در مقابل دارا، بهره مند شدن از
-
has
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارای، داشتن، دارا بودن، گذاشتن، رسیدن به، دانستن، کردن، مالک بودن، وادار کردن، باعی انجام کاری شدن، صرف کردن، جلب کردن، بدست اوردن، در مقابل دارا، بهره مند شدن از
-
له
دیکشنری عربی به فارسی
داشتن , دارا بودن , مالک بودن , ناگزير بودن , مجبور بودن , وادار کردن , باعث انجام کاري شدن , عقيده داشتن , دانستن , خوردن , صرف کردن , گذاشتن , کردن , رسيدن به , جلب کردن , بدست اوردن , دارنده , مالک , ضمير ملکي سوم شخص مفردمذکر , مال او (مرد) , مال...